• وبلاگ : آن سوي مهر
  • يادداشت : سوالات پرسش مهر7
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + بيتا 

    مهرورزي لاي کلمات کاريکلماتور

    - سيگارم را با قلبم روشن مي کنم

    - سر خورشيد هميشه گرم است

    - زندگي از من سير شده ولي من هنوز زندگي را دوست دارم

    - قلبم پر جمعيت ترين شهر دنياست

    - وقتي به کسي زخم زبان مي زنم بلافاصله درصدد پانسمانش بر مي آيم

    - قلبم همه را دوست دارد جز خودم را

    - بهار را در باغچه کاشتم

    - وقتي اشک مي ريزم غمم چتر بالاي سرش نگاه مي دارد

    - نگاهم در چشمت دنبال تصويرم مي گردد

    - مي خواهم چين هاي پيشانيت را اطو کنم

    - وقتي لبخند ميزني وان اشک شوق ميگيرم

    - سکوت با خودش حرف ميزند

    - پرانتز قفس واژه است

    - سلام هاي امروز ارزش خداحافظي هم ندارند

    و ماه را بالاي سر آبادي خواهي کاشت

    و اعتقاد از خواب سنگين چند هزار ساله بيدار خو اهد شد

    و کسي پاي پيچک ها را به انتظار پنجره گره خواهد زد

    ومن گلسر هاي بچگي ام را خواهم يافت

    روزي که تو با اسب سفيدت بيايي

    من نارنج هاي رسيده باغچه را خواهم چيد

    و شعرهاي کتاب فارسي ام را از حفظ براي تو خواهم خواند

    من

    از همين حالا تا اولين جمعه به انتظارت خواهم نشست

    وتو

    در سپيده دم اولين جمعه خواهي آمد

    و من به تو مهر مي ورزم

    چه زود بيايي و چه دير کني

    س. رسولي

    + بيتا 

    Oh my spring how beautiful you are how graceful you are shinning let me dedicate all of my songs to you flow on the field that I can see my face on your crystal magical water you inspire me fore new and new poems oh my beautiful spring.

    آه چشمه تو چقدر زيبايي ! چه قشنگ مي درخشي! بگذار تا آواز هايم را به تو تقديم کنم . بر پهنه اين دشت جاري شو تا تصوير زيباي خود را در آب هاي تو ببينم . تو به من الهام مي دهي تا شعر هاي تازه بسرايم ...آه...